روانشناسی مخاطب در کپی رایتینگ قرار است در تبلیغات شما چه تفاوت و تاثیری ایجاد کند؟ گفتن چه چیزی، احساس او را برانگیخته میکند؟ چه کلمات و لحنی مناسب صحبت با این پرسونا هستند؟ علت رفتارها و واکنشهای متفاوت اقشار مختلف از مردم چه میتواند باشد؟ همه این موارد مرتبط به دانش روانشناسی مخاطب است. قطعا با آگاهی از علت تاثیرگذاری کلمات یا علت رفتارهای مردم عملکرد بهتری در خلق کپی خواهید داشت. در این پست به نحوه دستهبندی مخاطبین و نکات روانشناسی مخاطب که به شما در خلق ایده و انتخاب کلمات تاثیرگذار کمک میکند، میپردازم.
روانشناسی مخاطب در کپی رایتینگ با دستهبندی مخاطبین
دستهبندی مخاطبین به شما کمک میکند که جزییات بیشتری از پرسوناهای کسبوکار داشته باشید. میتوانید بر اساس عوامل مختلف این دستهبندیها را انجام داد. این عوامل به پارامترهایی که در آن سازمان مهم است، بستگی دارد. بدین ترتیب لحن، زبان و ادبیات مخاطب را متوجه میشوید و با روانشناسی مخاطب در کپی رایتینگ متنهای بهتر و موثرتری مینویسید.
1. دستهبندی بر اساس عوامل دموگرافیک از مخاطب
اولین دستهبندی براساس عوامل دموگرافیک یا جمعیتشناختی است. این دستهبندی بر اساس پارامترهای زیر صورت میگیرد:
- موقعیت جغرافیایی
- درآمد
- موقعیت شغلی
- جنسیت
- رنج سنی
- عوامل فرهنگی
- مذهب
- آداب و رسوم
2. دستهبندی بر اساس دهه تولد در ایران
در کشور ما دهه تولد چیزی فراتر از صرف رنج سنی است. اینترنت، شبکههای مجازی، ایجاد کسبوکارهای جدید و همچنین تغییرات سیاسی حاکم بر کشور تفاوتهای زیادی را در نسلهای دهه ۵۰ تا ۹۰ ایجاد کرده است. علاقهمندیها، رفتار و اعتقادات افراد هر دهه با هم متفاوت است و زیاد میبینیم و میشنویم که این مورد توسط کسبوکارها مطرح میشود.
به عنوان مثال استارتاپی اقدام به تولید یک اپلیکیشن موسیقی کرده است و قصد تبلیغ در کانالی را دارد که غالب مخاطبین آن نوجوانها هستند. احتمالا اگر این دوستان از موسیقی گروه BTS استفاده کنند، بازخورد بیشتری دریافت خواهند کرد تا موسیقیهای به سبک سنتی.
لحن صحبت، ابراز احساسات، سلیقه موسیقی، هنر، فشن، استقبال از تکنولوژی و گیم و سطح دغدغه هر یک جهت حضور در فضای مجازی تا حدی با هم متفاوت است. همین تفاوتها گاهی مبنای کار یک کپیرایتر هم قرار میگیرد.
3. دستهبندی بر اساس تیپهای شخصیتی
روانشناسان ویژگیهای افراد را براساس ۴ بعد اصلی ارزیابی میکنند. ترکیب این ۴ بعد، رفتار و تیپ شخصیتی افراد را شکل میدهد. همه افراد درصدی از این پارامترهای موجود در این ابعاد را در خود دارند و در نتیجه همین تفاوت درصدها، شخصیتهای متفاوت شکل میگیرد. تست MBTI هم بر همین اساس ۱۶ تیپ شخصیتی را تعریف میکند. در صورتی که مسلط به این تیپها، علایق، تفکر و رفتار آنها باشید، قادر خواهید بود به جزء و برای هر پرسونای خاص کپی رایتینگ انجام دهید.
اما پیشنهاد میکنم برای شروع صرفا بر روی این ۸ معیار تمرکز داشته باشید. چرا که در غالب اوقات کسبوکارها هم به کلیگویی در مورد مخاطبان خود بسنده میکنند. این احتمال هم وجود دارد که دارای چندین پرسونای مختلف باشند. در این صورت میتوان بررسی کرد که کدام بعد از غالب پرسوناها، مشترک به نظر میرسد و بر همان اساس کپی خود را خلق کنید. این معیارها با هم بررسی کنیم.
1. درونگرا یا برونگرا
این بعد به نحوه جذب انرژی افراد توجه میکند. افراد انرژی خود را از تنهایی میگیرند یا از حضور در یک جمع.
2. شهودی یا حسی
معیار بررسی افراد در این بعد، شیوه جمعآوری اطلاعات و بیان آن است. افراد حسی، دادهها را از طریق حواس پنجگانه خود دریافت میکنند. همچنین آنها جزئینگر و واقعگرا هستند. در حالی که افراد شهودی کلینگر هستند، به تخیل و استعاره بها میدهند و به شم یا حس ششم خود اعتماد میکنند.
3. تفکری یا احساسی
این بعد به بررسی نحوه تصمیمگیری افراد میپردازد. آیا بر اساس تحلیل و منطق تصمیمگیری میکنند یا از روی احساس.
4. ملاحظهگر یا قضاوتگر
ملاک بررسی این بعد، رفتار افراد در نحوه ساماندهی امور زندگی است. آیا به انعطاف در کارها تمایل دارند یا به وجود برنامه و نظم اهمیت میدهند؟
افراد قضاوتگر به مدیریت، نظم و برنامه داشتن برای امور نزدیک و دور خود توجه دارند و البته تصمیمگیری را هم دوست دارند. در حالی که افراد ادراکی با انعطاف و دوری از ساختار در زندگی و کار خود راحتتر هستند و تا مجبور نشوند، تصمیم نمیگیرند.
آگاهی از این ابعاد شخصیتی افراد، چه تاثیری در کپی رایتینگ دارد؟
فرض کنید یک آژانس گردشگری که قصد تبلیغ یکی از تورهای کویر خود را دارد، بنا به تیپ پرسونای خود میخواهد تصمیم بگیرد که از چه عباراتی برای تاثیرگذاری بر مخاطب استفاده کند. مثالهای زیر را ببینیم:
برای پرسونای درونگرا
” در کنار جاده ابریشم سکوت و آرامشی وصفناپذیر را تجربه میکنید، روی رملهای گرم و نرم قدم میزنید و از تماشای طلوع خورشید لذت میبرید، روی دریاچه نمک قدم میزنید و گوش به نوای زیبای خورد شدن بلورهای نمک میدهید.
این همه زیبایی و حس خوب در تور یک و نیم روزه کویر مرنجاب منتظر شماست… .”
برای پرسونای برونگرا
“خاطرهای به یاد ماندنی و مهیج برای شما رقم میزنیم. با آفرودسواری ویژه، شبنشینی دور آتش و تماشای آسمان پر ستاره کویر، بازیها و تفریحات گروهی، شتر سواری و موتور سواری ای تی وی… .”
شما در این مثال، چه عباراتی برای باقی پرسوناها در ذهن دارید؟ حتما عبارات خود را برای ما در بخش دیدگاهها بنویسید.
شناخت مخاطب یا برچسبگذاری
آیا لزوما این دستهبندیها درست است و شما را به هدف درست میرساند؟ اغلب دیده میشود که در این دستهبندیها تنها برچسبگذاری انجام شده است بدون اینکه پی به دغدغه اصلی مخاطب ببرند. به عنوان مثال شخصی که متولد دهه هشتاد است لزوما از علاقهمندان گروه بیتیاس نیست یا دلیلی برای برونگرا بودن او وجود ندارد. بنابراین شاید بتوان گفت صرفا دستهبندی مخاطبین و برچسبگذاری آنها به این صورت درست نیست.
منظور از روانشناسی مخاطب به معنای واقعی، شناخت مدل ذهنی و رفتاری اوست. باید بتوانید خود را جای مشتری قرار دهید:
- در ذهن او نفوذ کنید؟
- ببینید چه سوالاتی در ذهن دارد؟
- چه سوالاتی بعد از دیدن عنوان کپی به ذهنش خطور میکند؟
- چه دغدغهای دارد؟
- چه موردی موجب رضایت یا چالش تفکر او میشود؟
- و آنها را متقاعد کنید که این محصول یا خدمت چاره کار است.
در واقع میتوانید از این دستهبندیها برای پختهتر شدن اثر و علایم راهنما در مسیر خود کمک بگیرید اما اجازه ندهید شما را از هدف اصلی خود دور کند.
برای رسیدن به مدل ذهنی و رفتاری مخاطب (روانشناسی مخاطب) حتما در برنامه مطالعاتی خود منابع روانشناسی و جامعهشناسی را هم بگنجانید. مانند سه قانون پایهای فروش، برخی نکات روانشناسی هم توسط اغلب بزرگان حوزه تبلیغات عنوان شده است. این نکات مستقیما با واکنش و رفتار خرید مردم وابسته است و عامل اصلی لحن، زبان و لغاتی است که تاثیرگذار عمل میکنند. کلمات قدرتمندی که در پست قبل ذکر شد هم از دل همین نکات است. در ادامه به این نکات اشاره میکنم.
ترفندهای روانشناسی مخاطب در کپی رایتینگ
1. توهم حقیقت
این نظریه بر این اساس است: “هر چیزی را بیشتر بشنوی، بیشتر باور خواهی کرد.”
وقتی اطلاعاتی هر چند غلط مدام و مدام تکرار شود الگوی ذهنی فرد را شکل میدهد. در هنگام مواجهه با اطلاعات جدید افراد ابتدا تحلیل میکنند که آیا در راستای دانستههای قبلی ایشان هست یا نه و به اشتباه الگوی موجود در ذهنشان را درستتر تلقی میکنند. تکرار و آشنا بودن یک مفهوم، غالبا بر عقلانیت پیشی میگیرد. حتی جایگزین اطمینان و اعتبار هم میشود.
خوب این موضوع چه کاربردی در تبلیغنویسی دارد؟ در کپی خود عباراتی که میخواهید در خاطر مخاطب بماند و به یاد بیاورد را تکرار کنید.
2. وزن و ریتم
استفاده از شعر و متون با وزن و آهنگ در آگهیها، به ویژه در تیزرهای تلویزیونی و رادیویی، کاربرد فراوانی دارد. این روش برای مخاطب جالبتر است، در ذهن او هک میشود و اعتماد بیشتری را منجر میشود. پس برای تاثیرگذاری بیشتر سعی کنید، محتوا دارای وزن و ریتم خوبی باشد.
در تصویر زیر میبینیم که شرکت پشم شیشه ایران هم از این ریتم، ارتباط و هماهنگی به خوبی استفاده کرده است.
3. مکان مناسب هر عبارت در تبلیغ
در دنیای پر از محتوا و تبلیغ، خواننده بدون صرف زمان تنها به اسکن کردن آنها کفایت میکند و انتظار هم دارد که خیلی سریع متوجه اصل حرف شما بشود. در طول این اسکن، هنر شماست که با استفاده از علایم نگارشی درست، پاراگراف کوتاه و چیدمان درست عبارات و اطلاعات (به ترتیب اولویت و اهمیت) خوانایی آن را برای مخاطب بیشتر کنید.
پیشنهاد میکنم حتما مطالعاتی در زمینه صفحهآرایی هم داشته باشید. دانش این حوزه در چیدمان تاثیرگذار متن به شما کمک میکند. هر چند به راحتی میتوانید تمپلیتهای آماده صفحهآرایی برای کپیرایترها را پیدا کرده و از آنها استفاده کنید.
مقاله طراحی مرحله به مرحله لندینگ پیج برای کپیرایترها را هم مطالعه کنید. این پست نکات بیشتری در این باب در اختیار شما قرار میدهد.
یک سوال به شدت کاربردی! تا حالا دقت کردید که چرا لوگوی شرکتها در بیلبوردها، بنرها یا تصاویر اغلب در گوشه سمت چپ قرار میگیرد؟ حالت کلیتر آن این است که وقتی در تصویر قرار باشد متن در یک سمت و تصویر در سمت دیگر باشد، متن در سمت چپ باید قرار بگیرد یا راست؟
4. دلیل و بهانه
وقتی در عبارتی “چرا”، “چون که…” یا در کل دلیل میآورید، از نظر روانشناسی مخاطب را قانع کردهاید. دلیل آوردن از تاثیرگذارترین روشها بر مخاطب شناخته شده است. چرا که ذهن به دنبال دلیلی برای قانع کردن خود است.
شرکت زیراکس در این باره مطالعاتی انجام داده است. آنها در صفی طولانی که برای گرفتن کپی وجود داشت فردی را میفرستادند تا خارج از نوبت کار خود را انجام دهد و از او خواستند هر بار از یکی از این جملات استفاده کند:
- ببخشید، من پنج صفحه برای زیراکس دارم. میتونم از دستگاه استفاده کنم؟ چون مجبورم که سریع خودمو به دفتر ثبت اسناد برسونم وگرنه کارم انجام نمیشه”
- “ببخشید، من پنج صفحه برای زیراکس دارم. میتونم از دستگاه استفاده کنم؟”
- “ببخشید، من پنج صفحه برای زیراکس دارم. میتونم از دستگاه استفاده کنم؟ چون می خواهم کپی بگیرم!”
جملات اول و آخر فارغ از مناسب بودن دلیلی که فرد ذکر کرده است، موافقت حداقل ۹۳ درصدی افراد منتظر در صف را به همراه داشته است. اما جمله دوم تنها ۶۰ درصد افراد را با خود همراه کرده است. طبق این مطالعات مغز تنها با شنیدن چون، زیرا، به علت اینکه به محتوا اعتبار میدهد و در اغلب مواقع خود دلیل، برای فرد بیاهمیت جلوه میکند.
در اینجا صرفا استفاده از عبارت “زیرا “، “به این دلیل که..” مد نظر نیست. داشتن گواه و دلیل مناسب بودن محصول یا خدمت هم میتواند در محدوده این بخش قرار بگیرد. به عنوان مثال برای تبلیغ چای گفته میشود: “چایی با بهترین کیفیت”. چرا؟ چون کاملا طبیعی و بدون مواد افزودنی از مزارع شمال کشور برداشت و تهیه میشود. اگر در غالب جمله یا جملات بعدی این توضیح ارایه شود گواهی برای ادعای شما خواهد بود. پس عملا ذهن و مغز مخاطب را درگیر چون و چرا کردهاید و او را آماده کردهاید که وقتی درخواست اقدام خود را مطرح میکنید آن را بپذیرد.
5. صاحب اختیار بودن در تصمیم گیری
همانطور که قبلا در نکات فروش هم گفته شد مردم دوست ندارند چیزی به آنها فروخته شود. حتی اگر در این بین سود زیادی هم برای ایشان در پی داشته باشد، باز هم ترجیح میدهند کنترل تصمیم و انتخاب خود را در دست داشته باشند. در کپی رایتینگ باید این حس ر ا به مخاطب منتقل کنید و از عبارات و جملاتی که آنها را تحت فشار قرار میدهد بپرهیزید.
6. استفاده از صفات خاص
در کپی رایتینگ سعی کنید به جای استفاده از کلمات و مفاهیم عادی از کلمات و واژه های خاص که در ذهن باقی میماند، استفاده کنید. البته این به معنای استفاده از کلمات پیچیده، مبهم یا قلمبه سلمبه نیست.
بهعنوان مثال شگفتانگیز، خارقالعاده، خیرهکننده، باور نکردنی و…
خوب شما از صفتهای منفی مثال بزنید؟ چه صفتهای منفی قابلیت استفاده در کپی رایتینگ را دارد؟ کدام برند ایرانی از صفت منفی تاکنون استفاده کرده است؟
7. استفاده از جادوی رنگ ها در تبلیغات
درست است که غالبا درج متن کپی به رنگ سیاه و بر روی پسزمینه سفید رایج است. اما گاهی لازم است از ترکیب رنگی مختلفی برای جلب توجه مخاطب استفاده کنید. ضرورت این امر در بنرها، ویدیوها و شبکههای مجازی بیشتر به چشم میخورد. چرا که در زمانی کوتاه باید جذب مخاطب و انتقال پیام صورت گیرد.
در مطالعاتی که در حوزه تبلیغات و تاثیر رنگ فونت و پسزمینه صورت گرفته است؛ موثرترین ترکیب رنگی این دو به این صورت اعلام شده است:
از طرفی هر رنگ احساسات خاصی را در افراد برمیانگیزد. به همین دلیل است که مبنای انتخاب برندها جهت استفاده از آنها به عنوان رنگ سازمانی و یا در تبلیغات مجموعه قرار میگیرند. بنابراین از روانشناسی رنگها غافل نشوید. در ادامه برخی از مفاهیم و احساساتی را که به گفته روانشناسان هر رنگ منتقل میکند را با هم میبینیم:
- سفید: سکوت، صداقت و بزرگی
- آبی: عمق، ثبات، اعتماد و آرامش
- زرد: توجه، سرزندگی، خوش طبعی و اضطراب
- قرمز: عشق، شور، هیجان، تجمل، اخطار
- سبز: امید، رشد، سلامتی و طبیعت
- بنفش: خردمندی، وفاداری، اندوه
- نارنجی: شوق، خلاقیت، جوانی
- سیاه: قدرت، اطمینان، ثبات، عزاداری و انزوا
میبینیم که برندها رنگهای سازمانی خاص خود را انتخاب میکنند و این رنگ در تبلیغات آنها هم نمو پیدا میکند. پس شما به عنوان کپیرایتر باید نسبت به رنگ سازمانی هر شرکت آگاه باشید و در صورت فراهم بودن شرایط به لحاظ زمان، شرایط، رسانه و … از آن در اثر خود استفاده کنید.
بهعنوان مثال شرکت دیجی کالا را در نظر بگیرید که همگی آن را با رنگ قرمز میشناسیم. در صفحات خرید این برند، در کنار معرفی محصول کالتواکشنی با باکس قرمز میبینیم. همه درصد تخفیفها هم با رنگ قرمز برجسته شدهاند.
تاثیر رنگ روی نرخ تبدیل
درست است که یکی از پارامترهای انتخاب رنگ، رنگ سازمانی هر برند است. اما این نکته هم لازم به ذکر است که روانشناسان معتقدند کپیهای جسورانهتر از ترکیب رنگهای قرمز، زرد و آبی استفاده میکنند. رنگ قرمز که حس شور و هیجان را در مخاطب برمیانگیزد و قدرت تاثیرگذاری غیرقابل انکاری دارد.
پیشنهاد میکنم حتما مقالهای که وبسایت “usertesting” در باب رنگ ها و نرخ تبدیل منتشر کرده است را بخوانید. به زیباترین شکل ممکن رنگهای مختلف و تاثیر آن بر روی تصمیمگیری مردان و زنان را ارزیابی و نتایج را در این مقاله ذکر کرده است که راهنمای خیلی خوبی میتواند برای شما باشد.
اما در نهایت میخواهم نکتهای بسیار مهم را به شما یادآوری کنم. این نکته علیرغم اثبات شده بودن همه نکات گفته شده، در صدر توجه شما باید قرار بگیرد. همیشه در گوشه ذهن خود عواملی مثل فرهنگ، اعتقادات، آداب و رسوم جامعه هدف را هم در نظر داشته باشید. چراکه گاهی یک لغت، عبارت یا حتی رنگ در یک جامعه یا فرهنگ معنایی کاملا متفاوت از فرهنگی دیگر در بردارد. در نتیجه تاثیرگذاری منفی خواهد داشت.
همانطور که چندی پیش کپی رایتینگی با عبارت “از حجاب تا آزادی”، با اینکه صرفا تاکید بر مزیت قیمت مناسب اکران شده بود؛ شبهه، حواشی و اعتراضاتی را در پی داشت.
تجربه بهترین روش برای شناخت مخاطب
تجربه و آزمون و خطا را هم نباید نادیده گرفت. گاهی در بین همین آزمون و خطاها به نکات ارزنده و کاربردی در شناخت رفتار مخاطب میرسید. در نتیجه قادر خواهید بود از این نکات در بهبود و ارتقای مهارتهای خود بهره ببرید. اما برای همین آزمون و خطاها، برای استفاده از همه نکات روانشناسی که درباره شناخت مخاطب گفته شد، باید دست به قلم شد. باید نوشت.
باید تاثیرگذار هم نوشت وگرنه اثر شما تبدیل میشود به یکی از هزاران محتواهای بیسرانجام موجود در فضای وب. با این روند از نظر روانشناسی مخاطب هم به شناخت بیشتر منتج میشود.
چطور میتوان به ایده و موضوعی مناسب برای جذب مخاطب رسید؟ این ایده باید آنقدر خلاق باشد که مخاطب مکث کند. درباره آن بیندیشد و به فراخوان شما واکنش نشان دهد. بعد از آشنایی با روانشناسی مخاطب در کپی رایتینگ باید بهسراغ خلاقیت و پرورش تفکر خلاق در ایده یابی برویم. راستی جواب سوالم را فراموش نکنید.
تمرین
تصور کنید؛ شما در یک آژانس تبلیغاتی فعالیت میکنید. در آنجا شما برای بسیاری از برندهای مطرح ایرانی پیام مناسب (برای بیلبورد) خلق میکنید. یکی از مشتریان شما برند «تپ سی» است. با توجه به ترفندهایی که برای شناخت مخاطب یاد گرفتهاید؛ مخاطبین پیام خود را تحلیل کنید.
خیلی دنبال این موضوع بودم ❤️❤️❤️
وقتی در تصویر قرار باشد متن در یک سمت و تصویر در سمت دیگر باشد، متن در سمت چپ باید قرار بگیرد یا راست؟ در رابطه با این سوال فکر میکنم اول باید بینیم تمرکزخودمون روی عکس بیشتره یا متن . درواقع کدوم رو میخوایم مخاطب اول ببینه و بعد براساس اینکه به چه زبانی مینویسیم مهم تره رو بذاریم سمتی که اول چشم مخاطب میبینه
مثلا اگه مخاطب فارسی زبانه المان مهمتر (متن یا عکس) رو میذاریم سمت راست. .
اصولا تصویر سمت راست و نوشته سمت چپ برای فارسی زبانان قابل فهمتر است راضیه جان.
کدام برند ایرانی از صفت منفی تاکنون استفاده کرده است؟
برای این سوال من این مثال به ذهنم میرسه که روانشناسی که تخصصش اضظراب و افسردگی هست از این شعار استفاده کنه مثلا “ناک اوت کردن سگ سیاه افسردگی ”
ولی خب این برای برند خاصی نیست و فکر هم نمیکنم خیلی درست باشه D:
جواب ابین سوال رو خودتون میدید لطفا
من راجع بهش خیلی کنجکاو شدم D:
کدام برند ایرانی از صفت منفی تاکنون استفاده کرده است؟
برای این سوال من این مثال به ذهنم میرسه که روانشناسی که تخصصش اضظراب و افسردگی هست از این شعار استفاده کنه مثلا “ناک اوت کردن سگ سیاه افسردگی ”
ولی خب این برای برند خاصی نیست و فکر هم نمیکنم خیلی درست باشه D:
جواب ابین سوال رو خودتون میدید لطفا
من راجع بهش خیلی کنجکاو شدم D:
این مطلب حرف نداشت
چرا اینقد کم؟
پرسونای یک گروه از مخاطبها به این شکل هست:
خانم متأهل با یک فرزند، ساکن حومه کرج، خانهدار، رنج سنی 25 تا 30، از نظر فرهنگی، برونگرا، شهودی، احساسی، ملاحظهگر.
خانم متأهل خانهداری که یک فرزند خردسال داره و از خانۀ پدریش دوره.
سوالاتی که هنگام گرفتن تپسی تو ذهنش میاد این هست که:
1. ماشین راحت هست یا مشکلات فنی و ظاهری داره (در و قفل خراب ،شیشه پاک کن خراب و…)؟
2. لوازم گرمایش و سرمایشی ماشین خوب کار میکنه؟
3. راننده به مسیرها تسلط داره و میتونه با کمترین ترافیک و دردسری به مقصد برسه؟
4. آدم محترم و قابل اعتمادی هست؟
اگر این متن تبلیغاتی تپسی رو در نظر بگیریم «فرمون، شاید همون فرمونه. اماتپسی به فرمان شما است» این سوالات میتونه به ذهنش بیاد:
1. این یعنی راننده توجه زیادی به خواسته و نیاز من داره؟
2. میتونه با بچه و سروصدای احتمالیش کنار بیاد؟
3. اگر مشکلی برام پیش بیاد، میتونه خارج از وضعیت راننده بودن کمک کنه؟
4. تو رانندگی بهاندازۀ کافی احتیاط میکنه تا مشکل و اتفاقی پیش نیاد؟
دغدغههایی که یک خانم خانهدار با وجود بچه میتونه زمان گرفتن تپسی داشته باشه:
1. راننده میتونه زمان گریه کردن و بهانهگیری بچه، آرامش خودش رو حفظ کنه و خوب برخورد کنه؟
2. اگر مسیر دور یا پرترافیکی بخوام برم میتونه فضای داخل ماشین و مسیر رانندگی رو مدیریت کنه؟
3. اگر اتفاق ناگهانی پیش اومد توان مدیریت و کمک کردن داره؟
چنین پرسونایی زمانی رضایت خاطر پیدا میکنه که تپسی با پیامهای تبلیغاتی:
دغدغۀ همراهی بچه رو برای اون کاهش بده.
برای مشکلات و اتفاقهایی که با وجود بچه ممکنه در طول مسیر پیش بیاد، از نگرانیش کم کنه.
باتوجهبه وضعیت مسافر، برای کم کردن سختی سفر با بچه، بهترین مسیر رو انتخاب کنه.
در طول سفر، بهصورت کاملاً ایمن رانندگی کنه و قوانین رو رعایت کنه تا احتمال آسیب کم بشه.
مخاطب پیام برای تپ سی میتواند از هر رده سنی باشد
معمولا افرادی که برای ترددهای کاری در طورل روز از اسنپ استفاده میکنند به زمان اهمیت میدهند
اولین سوالی که در ذهن مخاطب شکل میگیرد این است که استفاده از اسنپ در زمان صرفه جویی میکند؟
آیا هزینه آن مقرون به صرفه است؟
یکی از دغدغههای مخاطب این است که آیا میتواند در اسنپ با آرامش سفر کند؟
معمولا حل چالشهای ذهنی او با دادن وعده یک سفر راحت و سریع با هزینه کم حل میشود.
پرسونا: دختر جوان دهه 80 با رنج سنی 15 تا 18 سال، دانش آموز، برونگرا، شهودی و دارای تخیلات قوی، تصمیم گیری از روی احساسات، ملاحظه گر و انعطاف پذیر.
از خانه برای رفتن به کلاس زبان از تپسی استفاده میکند.
چه سوالاتی در ذهن دارد؟
1. آیا تپسی من را به موقع به کلاسم میرساند؟
2. آیا میتوانم به راننده اعتماد کنم؟
3. هزینه این مسیر برای من به صرفه است یا خیر؟
4. آیا ماشین راننده تمیز است و در شرایط کرونا بهداشت را رعایت میکند؟
چه سوالاتی بعد از دیدن عنوان کپی به ذهنش خطور میکند؟
کپی: رسوندن نوشدارو به سهراب کار ماست، با تپسی محترمانه سفر کنید.
1. آیا راه ها و مسیرهای مختلفی رو بلده که میتونه من رو به مقصدم سریعتر برسونه؟
2. آیا راننده به من احترام میگذارد؟ به خواسته هایم توجه نشان میدهد مثلا اگر از او بخواهم سیگار نکشد اینکار را انجام نمیدهد یا در کل مسیر به احترام من اصلا سیگاری روشن نمیکند؟
3. آیا امنیت کامل رو برای من ایجاد میکند؟
دغدغه: دغدغه اصلی من داشتن امنیت و اعتماد کامل به راننده است.
چه موردی موجب رضایت یا چالش تفکر او میشود؟
اگر با گرفتن تپسی راننده سریعا درخواست من رو قبول کنه و باعث تاخیر یا دیرآمدگی من در کلاس زبان نشود رضایت را برای من به همراه دارد.
به نظر من پرسونای مخاطب تپ سی کسانی هستند که دسترسی به ماشین شخصی ندارند یا میخواهند از ماشین شخصی استفاده نکنند به دلایل شخصی مانند: هزینه ی بنزین، ترافیک و…
افرادی که تپ سی میگیرند معمولا عجله دارند و وقت برایشان مهم است.
سوالاتی که ممکن است برای افراد پیش آید: مقایسه ی قیمت تپ سی با تاکسی یا رقیب او اسنپ است، آیا هزینه مقرون به صرفه است؟ آیا ماشین و راننده امنیت کافی دارند؟ چون ممکن است افراد وسیله ی مهمی با خود داشته باشند یا فرزند خود را با ماشین بفرستند. آیا ماشین از نظر فنی سالم است؟ در روزهای گرم روشن بودن سیستم سرمایشی و روزهای سرد سیستم گرمایشی میتواند راحتی بیشتری برای مسافر فراهم کند.
آیا راننده قابل اعتماد است؟ بعد از سفر مزاحمت ایجاد نکند.آیا به موقع به مقصد میرسم؟
راه حل ها: از طریق پشتیبانی که همیشه آنلاین و در دسترس باشد، امنیت خاطر را برای مسافر ایجاد کنیم. از طریق نقشه ی راه و مسیر های خلوت تر باعث شویم مسافر به موقع به مقصد برسد.
نرخ مسیر ها را به صرفه اعمال کنیم تا هم برای راننده و هم مسافر اوکی باشد.
پرسونای مخاطب من: مادرانی هستند که میخواهند فرزندشان را کلاس ببرند، خودشان ماشین دارند اما ترجیح میدهند بهخاطر امنیت بیشتر فرزندشان، در ماشین تنهایی رانندگی نکنند و از تپ سی استفاده میکنند.
1- آیا سر وقت و سریع ماشین میاد تا بهموقع به کلاس برسم؟
2- هزینه تپ سی به صرفهتر است یا اسنپ؟
3- راننده به مقررات رانندگی پایبنده، تند رانندگی نکند و خطری برای ما نداشته باشد؟
4- به سلامتی مسافر ان خود اهمیت میدهد، و از ماسک استفاده می کند؟
5- در صورت به وجود آمدن مشکل، پشتیبانی آن پاسخگو است و مشکل به وجود آمده را حل می کند؟
راه حل:
با نگاه کردن و مقایسه قیمت ها از به صرفه بودن قیمت مطمئن می شوند. با خواندن نظرات مسافرانی که از تپ سی استفاده کرده اند، می فهمد که رانندگان آن مورد اطمینان هستند. آرام رانندگی می کنند و از ماسک هم استفاده می کنند.مطمئن می شود اگر مشکلی برای مسافران پیش آمده ، پشتیبانی آنلاین، آن را حل کرده است. پس با خیال راحت ماشین را می گیرند و به کلاس فرزندشان به موقع می رسند.
پرسونا: فرشته 31 ساله که در قسمت حومه شهر زندگی میکند. محل کار و قرار با دوستانش معمولاً در مرکز شهر برگزار میشود و فرشته مجبور است از اپلیکیشنهای خدماتی خودرو استفاده کند. او پس از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسید که استفاده از اپ تپسی میتواند برای او نسبت به دیگر اپها مفیدتر واقع شود.
سؤالاتی که فرشته در انتخاب اپ تپسی، پاسخ آنها را دریافت کرده است به شرح زیر هستند:
به علت دوری راه و دقیق بودن فرشته در رسیدن به موقع به محل قرارهایش، میزان دقیق بودن اپ و سفیران آن چقدر است؟
امنیت سفر با سفیران تپسی به چه صورت است و امکان اشتراکگذاری سفرها وجود دارد یا خیر؟
به علت اینکه در منطقه جغرافیایی دور از مرکز شهر زندگی میکند و درآمد بالایی ندارد، رنج قیمتگذاری سفرها برای فرشته چقدر در ماه خواهد بود؟ آیا میتواند از تخفیفهای سفرهای قبلی استفاده کند؟
مواقعی که دسترسی به اینترنت ندارد، میتواند پرداخت سفر را به راحتی انجام دهد؟
اگر مشکلی برای او در حین سفر پیش آمد، آیا میتواند راحت و سریع با پشتیبانها ارتباط برقرار کند؟
منطقه زندگی فرشته به لحاظ فرهنگی و مذهبی نسبت به بقیه مناطق شهر کمی متفاوت است، و والدین او هم کمی حساس هستند، بنابراین، آیا سفر با سفیران خانم برای او امکان دارد یا خیر؟
فرشته دختری دورنگراست و صحبت کردن با افراد غریبه به او استرس وارد میکند، آیا حقوق او به عنوان مسافر در سفرهای تپسی رعایت میشود؟
تپسی: با تپسی، ایمن به مقصدت برس
مخاطب این برند جوانی است که با تکنولوژی و کار کردن با گوشی آشنایی دارد. این جوان درونگرا است چون دوست ندارد با اتوبوس و مترو (که پر از آدماند) مسیری را طی کند. مخاطب تپ سی بر اساس عقل و منطق تصمیم میگیرد و چون محاسبه کرده که جابهجایی با تپسی نسبت به تاکسیهای دیگر بهصرفهتر است، از تپ سی استفاده میکند. دادههایش را بهوسیلهی حواس پنجگانهاش جمعآوری میکند و به حس ششم اعتقادی ندارد. کارهایش را از قبل برنامهریزی میکند و نظم در زندگیاش جریان دارد برای همین نمیخواهد با مترو یا اتوبوس به جایی برود چون احتمال اینکه او را دیر به مقصد برسانند، وجود دارد.
مخاطب تپ سی اغلب کسانی هستند که امکان استفاده از ماشین شخصی را ندارند و به دلایلی که میتواند ترافیک، مسیر غیر قابل دسترس، زمان کم، وسایل زیاد و… باشد، تمایلی به استفاده از وسایل نقلیه عمومی ندارند. برای استفاده از تپ سی میبایست با تکنولوژی و اینترنت آشنایی داشت بنابراین اکثر مخاطبین از سنین جوان هستند.
به صورت اختصاصی یک دسته از پرسونا را در نظر میگیریم آقایی 38 ساله به همراه خانواده (همسر و دو فرزند کوچک) که برای رفتن به فرودگاه از تپ سی استفاده میکند. به منظور رفتن به سفر از این سرویس استفاده میکند و زمان رسیدن به فرودگاه برایش اهمیت بسیار ی دارد.
1. معمولا خانوادههایی که فرزند کوچک دارند برای رسیدن به مقصد بیشتر عجله دارند زیرا زمان کمتری دارند و معمولا دیر آماده میشوند. نگران و مضطرب است که به پرواز و سفر خود میرسند یا خیر؟
2. آیا تپسی به موقع درخواست آن ها را قبول میکند؟ در طول مسیر گرفتار ترافیک میشوند یا نه؟ راننده مسیر مناسبی را برای رسیدن انتخاب میکند؟ آیا صندوق راننده برای وسایل احتمالی آنها جا دارد؟ آیا راننده با سرو صدای بچهها و شیطنتهای آنها مشکلی نخواهد داشت؟
3. کپی: راه شاید همون راهه، اما تپسی همراه شماست.
اینکه تپسی چه تفاوتی را در مسیر برای من ایجاد می کنه؟ یعنی در این مسیر زودتر می رسم؟ همراهی تپسی با من چطوریه؟ چه خدمات در قالب همراهی به من میده؟ هزینه این همراهی بیشتره یا کمتر؟ تفاوت این همراهی با سرویس های مشابه تاکسی اینترنتی چیه؟
4. دغدغه های او شامل به موقع رسیدن به پرواز و در ترافیک نبودن است. به موقع درخواست تپسی را قبول کردن، غر نزدن راننده نسبت به وسایل و چمدانهای مسافر
5. اگر به موقع به مقصد خود برسد و در طول مسیر به ترافیک نخورد رضایت خواهد داشت.
مریم یک دختر 26 ساله است که 2 سال از تحصیلات خود را در رشته حسابداری تمام کرده و الان یک سال است که در شرکت در حوزه دیجیتال مارکتینگ در بخش تهیه محتوا و بارگزاری در سایت فعالیت دارد.
از اینکه می تواند به طور مستقل کسب درامد داشته باشه خوشحال است ولی از مسیر روتینی که برایش ایجاد شده راضی نیست و به دنبال کاری هست که بتواند در آن آزادی عمل بیشتری داشته باشه.
باران یک دختر با انگیزه و سختکوش است که مشتاق پیشرفت و کسب مهارت های فردی است و برای خودش رویاهایی دارد ولی اهداف مشخصی ندارد. به همین دلیل در عین حال که شاغل است، باز هم به دنبال گزینه های بهنر و ارتقاء مهارتهای فردی خودش و در نهاییت تغییر مسیر شغلی است.
آزادی عمل برای باران مهم است و دوست دارد در محیط های کوچک و صمیمی کار کند. کارهای خلاقانه را دوست دارد و برای همین از روش ها و ابزارهای جدید برای استفاده در کارهایش استقبال می کند.
در این همه تلاش و سردرگمی های روزمره معمولا از حمل و نقل آنلاین برای رسیدن به دورهمی ها و یا محل کار خود استفاده می کند. از شرایط و پیشنهادهای ناوگان آنلاین استقبال می کند و هر کدام برای او صرفه اقتصادی و پشتیبانی بهتری داشته باشد انتخاب می کند. برای او مهم است به سرعت ماشین را فراخوانی کند .
در عین حال به طور کلی با تپ سی به دلیل تبلیغات خلاقانه و کوتاه و چالشی که دارد ارتباط خوبی گرفته است و معمولا از همان اپلیکیشن استفاده می کند. و در بین دوستان از آن صحبت می کند.
پرسونا:
مصطفی- 33 ساله- ساکن کرج- درآمد 8 میلیون تومان در ماه- کارمند- درونگرا- شهودی- تفکری- ملاحظهگر –
سوالاتی که در ذهنش پیش میآید:
1- آیا به موقع به مقصد میرسد؟
2- قیمتش در مقایسه با رقبا بهصرفهتر است یا نه؟
3-راننده اشراف کامل به مسیریابی دارد؟
4-آیا رانندگی سفیر ایمن است؟
5-از آنجایی که مصطفی دورنگرا است این سوال در ذهنش پیش میآید که آیا راننده با صحبت کردن باعث رنجش او خواهد شد؟
6-راننده پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرده است؟
تحلیل مخاطب: ساکن رشت_
حقوق پایه حدود ۵/۵میلیون تومان_
کارمند شرکت خصوصی (برای رفت و آمد در روزهایی که خسته است یا شرایط جوی نامساعد است از تپ سی استفاده میکند)
زن
۲۵ تا ۳۰ ساله
مسلمان شیعه
در خانواده ای بازاری بزرگ شده و با ادبیات کوچه و بازار آشناست
به راحتی در اجتماع خواسته اش را بیان میکند
احساساتش سریع برانگیخته میشود اما رفتار منطقی از خود نشان میدهد.
موسیقی شاد دوست دارد. ترجیح میدهد در مسیر رفت و آمد به مجموعه موسیقی شخصی اش در گوشی گوش کند.
لباس پوشیدنش معمولا جلب توجه نمیکند.
برونگرا است
حسی است
منطقی تصمیم میگیرد
ادراکی است.
مهمترین مشکلش با تپ سی این است که در روزهای بارانی ماشین های تپ سی در دسترس نیستند.
هر دفعه که میخواهد سوار ماشین شود به راننده و محیط ماشین دقت میکند تا شرایط به نظرش قابل اعتماد به نظر برسد.
همیشه قبل از حرکت با راننده درباره مسیر حرکت صحبت میکند، هرچند معمولا چهره رانندگان گواه نارضایتی آنها از این رفتار است.
پرسونای در نظر گرفته شده برای تپ سی:
رده سنی: بین 18 تا 29 سال
گروه اقتصادی: B و B+
ویژگیهای شخصیتی:
• افراد بومی دیجیتال
• بهدنبال راحتترین گزینه
• طرفداری از خلاقیت و نوآوری
• منتقد و پرسشگر
• واقعبین
• تمایل به بیان آزادانهٔ نظرات خود دارد.
• مصرف کنندهٔ تجربههای خوب، سفر و جشنوارهها هستند.
• انعطاف پذیری خوبی در روند زندگی دارند.
• اهل جستوجو و مقایسهٔ نتایج هستند.
دغدغههای اصلی آنها که با کسبوکار مرتبط است:
• کیفیت ارائهٔ خدمات
• سرعت پاسخگویی بالا
• پشتیبانی مناسب
• در دسترس بودن
• مقرونبهصرفه بودن
• تعهد به مسئولیتهای اجتماعی
• UI و UX مناسب
مخاطب:
بانوان متولد دهه 30 تا 50
به سختی به افراد غریبه اعتماد میکنند.
آشنایی با فضای دیجیتال ندارند.
از ترافیک بیزارند.
وسواسی هستند.
به شدت محتاط هستند.
به سلامت خود اهمیت میدهند.
راه حل تپ سی:
تهیه کارت شناسایی برای رانندگان
ارائه کارت شناسایی به مخاطبین قبل از سوار شدن
تماس گرفتن با مخاطب هدف قبل از سوار شدن
ضرورت استفاده راننده از مسیریاب
انتخاب کوتاهترین و کم ترافیکترین مسیر
ضرورت استفاده از ماسک توسط و داشتن جدا کننده صندلی راننده
پرسونا: مریم، 23 ساله، دانشجو، درونگرا، نداشتن ماشین شخصی و عدم علاقه به استفاده از وسایل حملونقل عمومی به دلیل شیوع ویروس کرونا، اهل استفاده از تکنولوژی
سوالاتی که براش پیش میاد:
1- هزینه سفر نسبت به اسنپ و آژانس چقدر تفاوت داره؟
2- چقدر طول میکشه ماشین برسه؟
3- امنیت سفر چقدره؟
4- پروتکلهای بهداشتی رعایت میشه؟
5- چقدر احتمال داره راننده مسیر بهینه و با زمان کمتر را انتخاب کنه؟
6- پیشتیابی چقدر پاسخگوست؟
برای تبلیغات قبل از پرسونای مخاطب باید خود شرکت رو بررسی کنیم. کپی که مینویسیم باید همراستا با ارزشها یا اهداف شرکت باشه. از طرفی به نحوی طراحی بشه که برای بیشتر مشتریها با سلایق متفاوت، جذاب باشه.
از شرکت هم بپرسیم که هدفش برای این تبلیغات چیه؟ جذب مشتری جدید؟ برندینگ؟ تبدیل مشتری؟ و…
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تپسی رقیب سرسختی مثل اسنپ داره که خیلی روی خدماتش مانور میده.
اما یه نقطه ضعف داره؛ اون هم عدم محبوبیته.
پس ما برای تپسی باید تبلیغی رو بریم که صمیمیت و حس اعتماد مخاطب رو بیشتر کنیم.
نگاه اسنپ انگار از بالا به پایینه؛ پس ما باید سعی کنیم تو تبلیغمون سادگی و خودمونی بودن رو منتقل کنیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از مشخص شدن هدف و مفهومی که در تبلیغ دنبالش هستیم، میرسیم به مدل ذهنی مخاطبمون:
مخاطبین تپسی اقشار متفاوتی از مردم هستند و گستردگی زیادی دارند. اما اصولا دیرشون شده، قرار مهمی دارند، باید به کلاس درس، جلسه فوری، مهمونی یا محل کار برسن. قشر دانشجو و کارمند بیشترین آمار رو بین این افراد دارند. من پرسونای دانشجویان رو بررسی می کنم. که خیلی از دغدغههاش رو میشه به بثیه اقشار هم تعمیم داد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از زاویه دید من، بیشترین آمار مخاطبین تپسی، مربوط به دهه هشتادیها باشه؛ اونها:
دانشجو هستند —> کپی ما باید روی منظم بودن، سروقت رسیدن سفیرها و زود رسیدن به مقصد مانور بده.
راحت طلب هستند —> کپی درباره سادگی استفاده از اپ، درخواست ماشین و پرداخت باشه.
ولخرج هستند. مستقلند یا فارغ از وضع درآمدی خانواده؛ پول تو جیبی خوبی میگیرند —> کپی درباره اینکه هر ۱۰سفری که در یک هفته بگیرند فلان جایزه داده میشود. درواقع تشویق به سفر بیشتر
حوصله افراد غریبه رو ندارند —> کپی درباره حفظ حریم مسافر در طول سفر
عجولند —> کپی به حدی کوتاه باشد تا بتوانند بخوانند
عاشق موسیقی و کلام موزون هستند —> کپی با استفاده از کلمات آهنگین باشد
ترندهای روز را دنبال میکنند —> در کپی اشاره مستقیم و غیر مستقیم به یک ترند خوشایند کنیم
خانوادههایشان نگران امنیتشان هستند —> کپی درباره مطمئن بودن سفیران و احراز هویت دقیقشان
به دنبال هیجان، شادی، خنده و انرژی هستند، از ساختارشکنی و اتفاقات نو استقبال میکنند —> استفاده از کلمات هیجانانگیز ، شعارهای جدید و لحن شوخی در کپی + رنگ قرمز و نارنجی
در دوران همهگیری کرونا مسئله بهداشت براشون اولویت داره –> کپی ما باید روی استفاده از ماسک توسط سفیر و حفظ سلامت مسافر تمرکز کنه. به ظاهر و تمیزی اهمیت میدن —> کپی درباره تمیز بودن ظاهر و داخل ماشینها. سفر لوکس.
عموما سطح متوسط و بالاتره. اما این دلیل نمیشه که از هزینه بالا خوششون بیاد —> کپی ما برای وفادارسازی، باید روی ثابت نگهداشتن هزینهها و جلوگیری از افزایشش خبر بده
اونا هزینه میکنن که زودتر و در آرامش برسن به مقصدشون –> کپی ما باید اشاره کنه که سفیران تپسی راه بلد هستن و از مسیرهای کم ترافیک و بهتر شما رو به مقصد میرسونن.
مذهبی نیستند اما مذهب پرسونای تپسی و اکثر مشتریانش شیعه هست –> حواسمون باشه تو عزاداریهاش کپیهای شاد و فان نذاریم. از اسامی و کلمات شبههناک استفاده نکنیم. در عوض در جشنهاش میتونیم شریک باشیم.
پرسونای تپسی ایرانیه –> باید حواسمون به جشنهای ملی باشه.
بنده به دلیل نتوانستم به این تمرین شما پاسخ دهم:
1. چون این برند در شهرهای کوچک فعالیت نمیکند، اصلا با این برند آشنا نیستم و از خدمات آن خبر ندارم؛
2. شناخت مخاطب نیاز به مطالعه بیشتری دارد و محتوای این مقاله بهخوبی نتوانسته به درد این شناخت کمک کند.
با تشکر
منم با مورد اول شما موافقم منم شناختی از این برند و حوزه کاریش ندارم و به نوعی نمیتونم تصور کنم این برند چه نوع مخاطبی رو داره
یکی از پرسوناهای مخاطب تپسی، آقایی 38 ساله، ساکن تهران است که فوقلیسانس مدیریت بازرگانی دارد و به عنوان دیجیتال مارکتر در یک شرکت مشغول به کار است و درآمد ماهیانه او 20 میلیون تومان است.
از نظر تیپ شخصیتی برونگرا است و دوستان زیادی دارد؛ علاقه زیادی هم به دورهمی و تفریحات دسته جمعی دارد.
شهودی است و به جزییات اهمیت زیادی میدهد. از نظر تفکری یا احساسی بودن، شخصیت تفکری دارد و احساسات در تصمیمگیریهای او خیلی دخیل نیستند.
قضاوتگر است و کارهای روزمره خود را کاملاً طبق برنامهای که از پیش تعیین کرده پیش میبَرَد. به همین دلیل نظم و انضباط برای او خیلی مهم است.
یکی از عادتهای رفتاری او این است که معمولاً وقتی در ماشین است شبکههای اجتماعی خود را چک میکند و پیامهایی را که دریافت کرده جواب میدهد. گاهی هم اگر کار عقبافتادهای دارد که با تلفن همراه میتواند انجام دهد(مثل پرداخت قبوض)، از این فرصت برای انجام آن استفاده میکند.
سوالاتی که در ذهن این مخاطب است:
آیا ماشین کاملا سالم است؟
آیا مشکلی ندارد که در بین راه مجبور شویم توقف کنیم؟
آیا در این ماشین سکوت و آرامش برقرار است که بتوانم با تمرکز به کارهایم برسم؟
آیا راننده به بهداشت ماشینش اهمیت میدهد و فضای ماشین تمیز است؟
آیا راننده ظاهر مرتب و آراستهای دارد؟
آیا راننده آداب اجتماعی مثل کم صحبت کردن، در حضور دیگران با تلفن صحبت نکردن، اجازه گرفتن برای پخش موسیقی و … را رعایت میکند؟
آیا راننده با مسیرهای مختلف به خوبی آشنایی دارد که بتواند بدون سردرگمی و معطل شدن برای پیدا کردن آدرس مرا به مقصد برساند؟
سؤالاتی که با دیدن کپی «فرمان همان فرمان است، اما تپسی به فرمان شماست» به ذهن او میرسد:
آیا میتونم درخاست کنم صدای موسیقی یا رادیو را قطع کند تا به کارم برسم؟
آیا راننده به اندازه کافی با احتیاط رانندگی میکند تا مشکلی پیش نیاید که وقتم گرفته نشود؟
آیا لپتاپ یا تبلت در ماشین خود ندارد؟
آیا هزینه نشان داده شده در ابتدا و انتهای مسیر یکی است؟
آیا میتوانم کد تخفیفم را در سفری که خودم تعیین میکنم استفاده کنم؟
آیا میتوانم در صورت عدم رضایت از ماشین یا راننده به راحتی اعتراضم را به گوش شرکت برسانم و تقاضای رسیدگی کنم؟
آیا به انتقادات مشتریان رسیدگی میکنند؟
دغدغه:
به موقع به محل کار و قرارها رسیدن
رانندگی با آرامش برای اینکه با تکانهای زیاد ماشین و ایجاد استرس و ناآرامی سردرد میگیرد و این مسئله باعث میشود در محل کار تمرکز لازم را نداشته باشد.
تمیز بودن فضای ماشین و سالم بودن سیستمهای گرمایشی و سرمایشی
رضایت خاطر:
زمان مهمترین مسئله برای این پرسونا است؛ پس زمانی رضایتخاطر کامل دارد که وقتی درخواست ماشین کرد، خیلی زود درخواستش پذیرفته شود و ماشین بیاید.
آرامش و آسایش او در این سفر تأمین شود.
راننده کاملا قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کند تا با آرامش و بدون خطر سفر کنند.
اتفاق پیشبینی نشدهای مثل خراب شدن ماشین، درگیر شدن راننده با دیگران، و… پیش نیاید تا سر موقع به مقصد خود برسد.
ی
با توجه به سیستم کاری تپسی، مخاطب های ما به دو دسته تقسیم میشوند دسته اول رانندگان هستند. قاعدتا یک دسته از مخاطبین تپسی را تشکیل میدهند. این پروسنا حسن 26 ساله و دارای یک خودرو است که به صورت دائم یا پاره وقت کار میکند. در این گروه از پرسونا یکی از مهم ترین مسائلی که برای آن ها اهمیت دارد استعلاک خودرویشان است و هزینه هایی که باید صرف خوردو شود که به واسطه ان نحوه قیمت گزاری سفر ها وسایر امکانات قابل توجه میشود.
دسته دوم ازمخاطبین افرادی هستند که از سرویس تاکسی آنلاین قبلا استفاده کرده اند و با سایر رقبا آشنایی دارند و یا به تازگی با این امکان آشنا شده اند و به سراغ تپسی آمده اند. پرسونای این دسته علی با سن 24 سال است.
علی به دنبال سرویسی است که هزینه سفر آن مقرون به صرفه و البته در مقایسه با سایر رقبا(اگر که با آن ها اشنایی داشته باشد) بهتر باشد. نکته ی دیگری که علی مدنظر دارد مدت زمانی است که راننده سفر را قبول کرده و خود را به مبدا میرساند. این موضوع در ساعات طلایی کار مث ساعات ابتدایی روز که بسیاری از دانش اموزان و کارمندان قصد سفر دارند، ساعات انتهایی کار ادارات و مدارس که قصد برگشت دارند و دیگر ساعات طلایی روز که در روز ها و هفته های مختلف است. از اهمیت بیشتری برخوردار است. امکانات خودرویی که سفر را قبول کرده نظیر کولر، موسیقی، تمیز بودن و.. نیز برای علی دارای اهمیت است. استفاده از تخفیف های ویژه مسافرین به شیوه های گوناگون و مدت زمانی که برای استفاده از تخفیفات برای مسافر در نظر گرفته شده نیز مهم است.
با سلام
مخاطب شرکت تپسی از قشر جوانان هستند و اونها گوشی های هوشمند دارند بنابراین اونها تو چند شبکه اجتماعی عضو هستند بنابریان از اتفقاقات روز چامعه با خبر هستند و گسانی هستند که دوست دارند سریع کارشون انجام بشه و راحت طلب هستند و اونها کارهاشون را انلاین انجام میدهند انتظارات اونها این است که سریع کار انجام بشه ماشین تمیز باشه راننده جوان باشه .