قیف بازاریابی محتوایی ؛ پیچ و خمهای بازاریابی محتوایی متناسب با قیف فروش
قیف بازاریابی محتوایی یکی از مهمترین قسمتهای یک کسبوکار در جهان امروز است. طبق آماری که بیش از ۷ سال پیش در یک سایت مارکتینگی منتشر شد، ۷۹ درصد از لیدها (مشتریان راغب و بالقوه یک کسبوکار) به فروش منتهی نمیشوند. حالا تصورش را بکنید که در سال ۲۰۲۱، در حالی که کانالهای توزیع محتوا بیشتر از همیشهاند، این آمار چگونه است و فقدان استراتژی تا چه اندازه در شکستخوردن یک کسبوکار نقش دارد.
اساسا طراحی قیف محتوا کار کسی است که سالهای زیادی تجربه کار در زمینه بازاریابی و استراتژی محتوا داشته است و بهخوبی با پرسوناهای مختلف آشناست. این قیف بستری است که استراتژی محتوای خود را در آن پیاده میکنید تا نهایتا بتوانید از کانالهای مختلف، به فروش و تبدیل لید به مشتری برسید.
وجود قیف بازاریابی محتوا در کسبوکار همانقدری ضروری است که وجود نقشهای پرجزئیات برای یک توریست. شما به مقصد خود نمیرسید اگر قدمبهقدم مسیر را از پیش مشخص برای خود نکرده باشید. برای اینکه بدانید استراتژی این قیف تا چه اندازه مهم است، بیایید ابتدا معنی دقیق آن را بفهمیم.
قیف بازاریابی محتوایی چیست؟
قیف بازاریابی محتوایی یا Content Marketing Funnel در میان فعالان حوزه محتوایی اسامی زیادی دارد که همگی یک معنا دارند. قیف بازاریابی محتوا یک سند استراتژیک و پلهبهپله است که در آن از مرحله ایجاد آگاهی نسبت به برند در مخاطب تا رساندن وی به مرحله آخر، یعنی فروش، برنامهریزی شده است.
این کار با استفاده از انواع مختلف محتوا و تاکتیکهای مختلف توزیع آن در سرتاسر سفر مشتری انجام میشود که همه این جزئیات هم در خود سند استراتژی محتوا ثبت و مشخص شدهاند.
در فهم اهمیت و ضرورت وجود قیف، باید در اولین قدم، به نام آن اشاره کنیم. «قیف» بودن این استراتژی محتوایی، به شکل واضح و جامعی تعریف استراتژی محتوا را دربرمیگیرد. حتما با شکل هندسی قیف آشنایی دارید. این استراتژی برای تولید محتوایی مشخص و گامبهگام در قسمتهای مختلف قیف، عملکرد و رویکردی متناسب با همان قسمت را دارد.

۱.دهانه قیف (قسمت بالایی)
کسبوکارها هنگامی که در ابتدای طراحی استراتژی محتوا هستند، با جامعه بزرگی از مخاطبان مواجهند. این مخاطبان در دهانه قیف ساکنند و به شکلی کسبوکار را شناختهاند. شاید از دوستی نامش را شنیدهاند، یا شاید به شکل اتفاقی چیزی از آن را در یک کانال تلگرامی دیدهاند.
به هر صورت، در قسمت دهانه قیف، مخاطبان زیادی را داریم که پس از مرحله lead generation یا همان تولید مشتری بالقوه نسبت به ما آگاهی نسبی پیدا کردهاند و از وجود ما و کسبوکارمان باخبرند.
۲. میانه (قسمت میانی)
استراتژی بازاریابی محتوایی در این قسمت از قیف با جامعه کوچکتری سروکار دارد. بهعبارتی، قیف در فاصله دهانه تا میانه خود تنگتر شده است و قسمت کمی از افراد جامعه دهانه، به میانه قیف راه پیدا کردهاند.
این بدین معنی است که استراتژی قیف محتوای شما درست عمل کرده است و قسمتی از مشتریان بالقوه شما دارند شما را به عنوان یک کسبوکار ارزیابی میکنند. در این قسمت از قیف بازاریابی از طریق محتوا، مخاطبانتان شما را در گوشهای از ذهن خود ذخیره میکنند تا شاید روزی به وقت نیاز، بتوانند در رفع نقطه درد خود (نیاز) از شما کمک بگیرند.
۳. نهایت (قسمت پایینی)
اینکه تعداد افراد حاضر در لایه نهایی قیف چقدر باشد، کاملا بستگی به این دارد که استراتژی شما اصولی و اثربخش طراحی شده است یا نه. نهایتا افرادی که توانستهاید آنها را به قسمت نهایی قیف هدایت کنید، تبدیل به مشتری بالفعل خواهند شد. این نشان میدهد استراتژی بازاریابی قیف محتوایتان زمینههای مناسب را جهت کسب اعتماد مخاطب داشته است، تا جایی که او اقدام به خرید از کسبوکار شما کرده است.
همانطور که دیدید، استراتژی قیف محتوا دقیقا در یک بستر قیفمانند پیاده و طراحی میشود. در هر قسمتی از این قیف شما باید اقدامات، برنامهها، محتوا و کانالهای توزیع مناسبی را طراحی کرده باشید که در نهایت، علیرغم اینکه قیف به تنگترین قسمت خود رسیده است، توانسته باشید مخاطبان را در آن قسمت جا بدهید.
استراتژی شما در این قیف، قطبنمای سفر شما برای رسیدن به هدف کسبوکارتان است و از سوی دیگر، قطبنمای ناخودآگاه مشتری در سفر خرید اوست. در طراحی قیف محتوایی باید توجه کنید که فقط در صورتی یک استراتژی خوب طراحی کردهاید که قطبنمای هر دو طرف در حال کار کردن باشد.